تعدادی از ضرب المثل های سیستانی

برای دیدن ضرب المثل ها به ادامه مطلب بروید



۱:خار از همون اول سرش تیزه(خار از ام(همان) اول سریو تیزه)

مواقع استفاده :وقتی می خواهند کسی را که از اول قصد گول زدن راداشته

ولی مخفی می کرده نشان دهند ازاین ضربالمثل استفاده می کنند

۲:حیوانات خانگی را تو لاغری و مرد را تو نداری( بی پولی) نمیشه شناخت(مال و لاغری و مرد در نداری شناخته نمشو)

وقتی پای ازمایش در میان باشد و فرد ازمایش شده از نظر مالی ضعیف باشد

این ضرب المثل را به کار می برند

۳: به شتر گفتند چرا شاشت (ادرار) از پسه (پشت )؟ گفت کدوم کارم از کسه(اشتر گفته شاشتو از پسه گو کدو کار مه از کسه)
( کدام کارم شبیه کار دیگران است)

و قتی کسی کاری را بد انجام بدهدوخود را متفاوت از دیگران بگیرد این

ضرب المثل را به کار می برند

۴: نوکر نو راه میگیره (نوکر نو ره مگیره)

وقتی کسی تازه جایی استخدام شود و در کار خود دقیق باشد

این ضرب المثل را به کار میبرند(یعنی در کار خود دقت بسیار میکند)

۵:هرچه ته دیگ باشه با کفلیز ((kaflez)ملاقه)میاد بالا(ار چه ته دیگ بشه خه کفلیز میایه بالا)

وقتی کسی قبل از انجام کار از نتیجه خوب دادن ان مطمئن باشد

این ضرب المثل را به کار میبرند(یعنی نتیجه هر چیز در اخر ان معلوم میشود)

دیگ به دیگ میگه روت سیاه(دیگ و دیگ میگه روتو سیه)
وقتی کسی کاری را انجام دهد و دیگری که خود آن کار را انجام دهد به فرد دیگر تذکر دهد این به کار میرود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای آدم فقیر جگر سفید هم گوشته(ور آدم بی وایه پپه گوشته)(var adame bevaya papa goshta)
زمانی به کار میرود که کسی طعنه زند بر فقیری که چرا غذای فقیرانه می خورد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همسایه از همسایه بدش میاد میگه گوساله ات پای سگم را گرفته (امسایه از امسایه بدیو میایه میگه گوسله تو پو سگه منه گرفته)
زمانی که کسی بهانه های غیر منطقی می آورد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از سنگی که بدت بیاد سنگ دم گورت میشه (از سنگه که بدتو بییه سنگ دن گور تو میشو)

همون از هر چه بدت بیاد سرت میاده

از خاردنه که گوجه گردنه

2_ و سیستو برو مادیونه بی کرّه نه بستو

3_ تئشه زدی کو خاکه تو ؟

4_ خاک ور سر سیه دونه که از توسکه توسو مونه

5_ سیه دیده ، خیاله گو کرده

6_ تخم از خرمَ دور نیّه

7_ اسبه نو ساله یگله نَشقاره او

8_ سزا قروت ، او وه گرمه

9_ پلاس سیه ، سوه نمئشو

10_ ئر جه خاره ، پو خاکساره
: یک نه به آسانی به از بله ای که در آن در مانی(یگ نه و آسونی نه از اوی که در مونی)
مفهوم: لزوم جواب نه دادن وقتی که فردی جواب مثبت داده و پای در گل گیر کرده از روی پند به او گویند و یا زمانی که مشورت میکنند و آینده را مثبت نبینند این مثل را به کار می برند.
2: از دست دادن و با پا دویدن (از دس خا داده خه پو خا بجک)
وقتی که به آدم بد حسابی نسیه بدهند یا طرفی که مال میخواهد و بد حساب است میگویند اگه از دس خا بده باید خه پو خل بجی.
3: آوار دهل شنیدن از دو رخوش است(آواز دول از دور خوش استه)
وقتی که در مورد چیزی(شهریٰ فردی و ...) باور غلط وجود داشته باشد این به کار میرود.
4: سوزن به خود بزن جوالدوز به مردم(اول سوزو و خودخا بزه بد جوالدور و مردم)
نشون میده که نباید مردم را اذیت کرد و وقتی کسی دیگری را اذیت کند و پند نگیرد این را به کار می برند.
5: این نباشد دیگری چاقی نباشد لاغری (ای نباشه دیگره چاقه نباشه لاغره)
زمانی به کار میرود که فردی برای انجام کاری بهانه می آورد(ناز کسی را نکشیدن هم معنی میدهد).
6: مهمان از مهمان بدش میاد صاحبخانه از هردو(مهمو از مهمو بدیو میایه صاب خونه از هردوتا)
مفهومش روشن و واضحه.
7: خر رو که میبرن عروسی برای خوشی نیست برای بار کشیه(خره که مبره و عروسی ور خوشی نیه ور بار کشی استه)
...........
8: میخواستم بال من باشی بار من شدی(به جا ایکه بال مه بشی بار منی)
وقتی به کار می رود که فردی وبال گردن دیگران است
9: دیوانه را گفتند خرمن را آتش نزنی گفت خوب شد یادم آوردی(دوونه ره گفته خرمنه آتیش نزنی گو که خوب شه یادمه بیاردی)
..........
10: هر جایی که دیگ غذایی است تو کفلیز (قاشق) در انی(هر جا دیگه استه تو کفلیزی)
همون نخود هر آشی میباشد.
1.po bibika done sha var bibika bone sha
2.male kha makam nga da hamsaye kha duz agi
3.shove aval razo niaz shove dovom nono piaz shove sevvom asove draz

جو که بجه از تجگه یو ملومه
یعنی اینکه جوکه بروید (جوانه بزند) از جوانه اش معلوم است
مفهوم وقتی کاری را شروع کنی پایانش را میشود حدس زد
2: برفتی ...کنی ...بای دادی
(.... سانسور شده)
وقتی به کار میره که میخواهی کاری را انجام دهی بعد یه اون رو انجام نمی دی یه کار دیگه بهت تحمیل میکنن
3: سنگ را به سمت سگ بزنی سر دخترا یا پسرا میخوره(سنگه و سون سگ پنی و سر کنجکو یا پسرکو مخواره)
مفهوم وقتی به کار میرود که جمعیت چیزی زیاد باشد
4: بادی که تند بیاد زود می ایستد (باده که تند بییه زود مسته)
مفهوم وقتی به کار می رود که شخصی کاری را تند و با عجله و شوق زیاد ولی عجله وار شروع کند

آلو از آلو رنگ ورمداره امسایه از امسایه پند (الو از آلو رنگ میگیره همسایه از همسایه پند)
مفهومش همون با ما نشینی ما شوی با دیگ نشینی سیاه شوی است
با ما نشینی ما شوی با دیگ نشینی سیاه شوی
مفهومش تاثیر دو متغیر بر روی هم
2: اسب خب از طوله نمریه کنجه خوب از قبیله (اسب خوب از طویله نمیرود و دختر خوب از قبیله (طایفهٰٰ فامیل)
مفهومش مانده دختر خوب در فامیل است

حساب به مثقال بخشش به خروار(حساب و مثقال بخشش و خروار)
مفهوم: حساب باید از روی دقت باشد سهمت را که گرفتی از اون هر چه میخواهی ببخش

چیزی که به چون دیگری برود انگار به جوال کاه می رود
کاربرد: وقتی به کار میرود که کاری که به ضرر دیگران است انجام دهیم.
2: خواب چوپان خانه خرابی بار می آورد (خوِ چوپو خونه خرابی میاره)
کاربرد: زمانی به کار میرود که کسی کاری ضرور را انجام نمی دهد و به دیگران و یا به خودش ضرر وارد می شود
3: دستی که نمی توانی ببندی ببوس (دسه که نمتنی بندی بوس کو)
کاربرد: زمانی به کار میرود که فردی در برابر دیگری قدرت ندارد و افراد دیگر به آن می گویند که تسلیم شود.
‹این ضرب المثل نمونه خوبی است از تسلیم شدن سیستانیان در برابر ظلم و ستم کسانی که قدرتشان بیشتر از خودشان است›
4: بهانه زن گوزو آرد جو است(بونه زن گوزوک آرده جوه)
کاربرد: زمانی به کار میرود که فردی بهانه ای غیر منطقی می آورد
5: فلانی را گفتند فامیلت چیست گفت ازدواج نکرده ام (بنده خدار ره گفته فامیلتو چیزیه گو که زن نکردا)
کاربرد: موقعی که بحث ازدواج و این طور چیزها باشد به میان می آید

یا کار کن باش یا کار راه انداز( یا کارکو باش یا کار و ره کو)
مفهوم: اگه میتونی برو کاری بکن برای ... و اگر نمی توانی کار کنی حداقل کار را راه بنداز
2: بهانه بچه است به کام مادر است(بونه گوچه یه و کوم موکه یه)
مفهوم کودکان بهانه بعضی از کار ها هتند در حالی که دیگران سود آن فعل را می برند
از گوچگو لخشیدنو از کلونو بخشیده(از بچه ها لغزیدن (اشتباه کردن و از بزرگان بخشیدن)